200 صفت آلمانی به همراه تصویر – از سطح A1 تا C1
200 صفت آلمانی به همراه متضاد برای سطوح A1 تا C1
200 صفت آلمانی را در 100 جفت متضاد با تصاویر خواهید آموخت. در این آموزش زبان آموز، صفت های زبان آلمانی را از سطح A1 تا B1 را با بیش از 500 جمله مثال و تمرین یاد می گیرد. برای زبان آموزان آلمانی از سطح B1 به بالا بیش از 600 مترادف و کلمه با معانی مشابه، بیش از 300 صفت مرکب، اصطلاحات متعدد، ضرب المثل ها و اطلاعات بسیار بیشتری در مورد صفت آلمانی وجود دارد.
1)صفت آلمانی alt – jung (سطح A1)
[responsivevoice buttonposition=”after” voice=”Deutsch Female” buttontext=” ” ] Wie alt sind Sie? Ich bin 25 Jahre alt. [/responsivevoice]
. (چند سال داری؟ من 25 ساله ام.)
مثال ها:
Maryam ist älter als Elisa. Elisa ist jünger als Maryam.
(مریم از الیسا بزرگتر است. الیسا از مریم کوچکتر است.)
Meine Eltern sind schon alt. Meine Schwester ist noch jung.
(پدر و مادرم دیگر پیر شده اند. خواهر من هنوز کوچک هستند.)
Ich fühle mich noch jung. Sie fühlt sich schon sehr alt.
(هنوز احساس جوانی می کنم. او در حال حاضر احساس می کند خیلی پیر شده است.)
Er sieht sehr jung aus. Er sieht sehr alt aus.
(او بسیار جوان به نظر می رسد. او بسیار پیر به نظر می رسد.)
Sie sieht älter aus, als er in Wirklichkeit ist.
(او پیرتر از آنچه که هست به نظر می رسد.)
Ihr werdet alle älter. Ihr werdet nicht jünger.
(شماها دارید پیر می شوید. شماها جوان تر نمی شوید)
مترادف و کلمات با معانی مشابه
قدیمی: قدیمی | alt: betagt
jung: heranwachsend, jugendlich
جوان: بزرگ شدن ، جوانی
2)صفت alt – neu (سطح A1)
مثال ها:
Sie hat ein neues Auto. Seine altes Auto war kaputt.
(او یک ماشین جدید دارد. ماشین قدیمی اش خراب شد.)
Meine Brille sind schon alt. Ich brauche neue.
(عینک من قدیمی است. من به موارد جدید نیاز دارم.)
Deine Bluse gefällt mir. Ist die neu?
(من از بلوز شما خوشم می آید. جدید هست؟)
Wir haben eine neuen Kollege in der Firma.
(ما یک همکار جدید در شرکت داریم.)
Weißt du schon das Neueste?
(آیا آخرین آنها را می دانید؟)
Gibt es etwas Neues? Nein, es gibt nichts Neues.
(چیز جدیدی هست؟ نه ، چیز جدیدی وجود ندارد.)
مترادف و کلمات با معانی مشابه
alt: bekannt, gebraucht | قدیمی: شناخته شده ، استفاده شده
neu: ungebraucht, aktuell | جدید: استفاده نشده ، فعلی
3) صفت altmodisch – modern (سطح B1/A2)
معنی: سبک قدیمی – مدرن
مثال ها:
Meine Schwester ist sehr altmodisch.
(خواهرم خیلی قدیمی است.)
Er hat altmodische Ansichten. Aber die Zeiten haben sich geändert.
( او دیدگاه های قدیمی دارد. اما زمانه عوض شده است.)
Sie ist immer sehr altmodisch gekleidet.
( او همیشه خیلی قدیمی لباس می پوشید.)
Sie trägt ein modernes Kleid. Sie kleidet sich immer sehr modern.
(او یک لباس مدرن بر تن دارد. او همیشه بسیار مدرن لباس می پوشد.)
Wir haben eine moderne Küche.
( ما آشپزخانه ای مدرن داریم.)
Ich interessiere mich für moderne Tasche.
(من به کیف مدرن علاقه دارم. )
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.